سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی جز نابخرد نادان، دانش و دانشوران را سبک نمی شمرد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :10
بازدید دیروز :1
کل بازدید :7077
تعداد کل یاداشته ها : 7
103/9/10
3:28 ص

گناه

 

گنه کردم گناهی پر ز لذت
درآغوشی که گرم و آتشین بود
گنه کردم میان بازوانی
که داغ و کینه جوی و آهنین بود

در آن خلوتگه تاریک و خاموش
نگه کردم چشم پر ز رازش
دلم در سینه بی تابانه لرزید
ز خواهش های چشم پر نیازش

در آن خلوتگه تاریک و خاموش
پریشان در کنار او نشستم
لبش بر روی لب هایم هوس ریخت
ز اندوه دل دیوانه رستم

فروخواندم به گوشش قصه عشق
تو را می خواهم ای جانانه من
تو را می خواهم ای آغوش جان بخش
تورا ای عاشق دیوانه من

هوس در دیدگانش شعله افروخت
شراب سرخ در پیمانه رقصید
تن من در میان بستر نرم
بروی سینه اش مستانه لرزید

گنه کردم گناهی پر ز لذت
کنار پیکری لرزان و مدهوش
خداوندا چه می دانم چه کردم
در آن خلوتگه تاریک و خاموش

آبتنی

 

لخت شدم تا در آن هوای دل انگیز    
پیکر خود را به آب چشمه بشویم    
وسوسه می ریخت بر دلم شب خاموش    
تا غم دل را بگوش چشمه بگویم   

آب خنک بود و موجهای درخشان
ناله کنان گرد من به شوق خزیدند
گویی با دست های نرم و بلورین
جان و تنم را بسوی خویش کشیدند

بادی از آن دورها وزید و شتابان
دامنی از گل بروی گیسوی من ریخت
عطر دلاویز و تند پونه وحشی
از نفس باد در مشام من آویخت

چشم فروبستم و خموش و سبکروح
تا به علف های ترم و تازه فشردم
همچو زنی که غنوده در بر معشوق
یکسره خود را به دست چشمه سپردم

روی دو ساقم لبان مرتعش آب
بوسه زن و بی قرار تشنه و تب دار
ناگه در هم خزید ...
راضی و سرمست
جسم من و روح چشمه سار گنه کار

 

 


  
  

مشخصات کلی متولدین اردبیهشت ماه:
خیلی قانع ، صبور و آرام ، پرتحمّل ، عاشق مالکیّت ، حسود ، متعصّب ، اهل اعتدال ، با محبّت ، خیلی قوی و سالم ، عاشق عطر و بوی طبیعی ، از تجارب گذشته الهام می‌گیرد ، واقعاْ وفادار ، مخالف افراط ،     ‎‎‎با سلیقه ، خوشگل‌پسند ، پول‌دوست ، همیشه راضی ، مصمّم ، پرکار ، سخاوتمند ،  مؤقّر و سنگین ، فقط در مقابل حرف آرام رام می‌شود ، اهل مادیّات ، دنبال زندگی شیرین ، مادّی‌گرا و سودجو ، به‌هر کاری صورت واقعی می‌دهد ، مخالف خشونت ، با ثبات و پایدار ، عاشق صلح و آرامش ، صادق ، مال جمع کن ، اهل هنر ، مخالف درگیری ، اگر عصبانی شود طوفان بپا می‌کند ، مستعد کشاورزی ، هرکاری را به پایان می‌رساند ، رئیس فعّال و لایق ، با همه کنار می آید ، خود سر ، نجیب، عاشق خانه و خانواده ، عاشق طبیعت ، عاشق رفتار ملایم ، کمک رسان ، دارای قلبی بزرگ ، با صفا ، مسلّط به نفس ، دارای عزّت نفس ، عاشق گل و زیبائی ، بی تفاوت نسبت به دشمنان ، میانه رو ، رفیق و دوست بسیار شیرین ،شیک پوش ، علاقه‌مند به موسیقی ، قدر شناس ، مخالف عجله ، دارای تحمّل زیاد ، محتاط و مخالف اعتراض و انتقاد .

 

 

مرد متولد اردیبهشت

دیر ناراحت می‌شود اما اگر ناراحت شود دنیا را به‌هم میریزد. زن شوخ، سیاستمدار، مطیع و خانه‌دار را به حد پرستش دوست دارد. آرام، اهل عمل، حساس، محتاط است ولی اصلا رویائی نیست. زود رنج و بد خشم است اما هرگز از خانه‌اش قهر نمی‌کند. دست و دلباز اما حسابگر است و علاقه‌مند است پسر داشته باشد.

                                 زن متولد اردیبهشت

طبیعت را دوست دارد. مادری سخت‌گیر، همسری فداکار و کمک دهنده، عاشق موسیقی و ساز و آواز است. از بسیاری جهات نمک رندگی محسوب می‌شود. دغلباز و ناپاک و اهل فلسفه بافی نیست. در عشق بی‌پرواست. در شیک‌پوشی طرفدار سادگی است، مخالف شتابزدگی است و یک رگ لجبازی دارد.


  
  

میوه ی موردعلاقه ی شما کدام است؟

فرض کنید ظرفی پر ازانواع میوه های مختلف جلوی شماست .میوه ی مور دعلاقه ی تان را بر دارید ولی دقت کنید ممکن است با انتخا ب این میوه اسرارو رمو زشخصیت شما به سرعت فاش شود .در حقیقت این تست روان شناسی به سادگی نشان می دهد که شخصیت افرا د نسبت به انتخاب میوه ی مورد علاقه شان چگونه است.

سیب :

اگر سیب میوه ی مورد علاقه ی شماست فردی افراطی هستید که از روی انگیزه ی انی وبدون فکر قبلی کاری راانجام می دهید . رک گو هستید و از مسافرت لذت می برید .می توانید خیلی خوب رهبری یک گروه را به عهده بگیرید و کارهارا پیش ببرید .اشتیاق زیادی برای زندگی کردن دارید که این انگیزه ی شما از نظر اطرافیانتان بی همتاست.

گلابی:

اگر تمام توجه تان را به کاری معطوف کنید می توانید ان رابا موفقیت انجام دهید .گاهی در انجام کارهایتان بی ثبات و متغیر هستید بی ثبات ومتغیر هستید ومایلید که از نتایج سعی وتلاش خود خیلی سریع مطلع شوید.از شرکت در بحث های خوب ومفید لذت می برید .بی طاقت هستید وزود هیجان زده می شوید. با توجه به اینکه به سرعت دوستیهای خود را بر هم می زنید نگهداری رفقا برای شما چندان ساده به نظر نمی رسد.

گیلاس:

اگر گیلاس میوه ی مورد علاقه ی شماست زندگی همیشه برایتان شیرین نیست و اغلب با فرازو نشیب های زندگی مواجه می شوید. به جای داشتن درآمد جزئی به شیوه ای برای دریافت مقدار زیادی پول فکر میکنید. ذهن خلاقی دارید وبه دنبال فعالیتهای خلاقانه هستید. یک شریک زندگی صادق و با وفا محسوب می شوید ولی ابراز احساسات برایتان کار ساده ای نیست. خانه ی شما در حکم پناهگاهتان است و از هیچ چیز به اندازه ی اینکه در کنار فامیلهای نزدیک وافراد مورد علاقه یتان باشید، لذت نمی برید.

هلو :

رفتار دوستانه ای دارید .رک گو و پرحرف هستید که به جذابیت شما می افزاید .رفتار ناشایست شما دیگران را خیلی سریع می بخشید و فراموش می کنید. برای رفاقت ارزش زیادی قائلید و رگه هایی از استقلال طلبی و بلند پروازی در شخصیت شما دیده می شود که باعث شده شخصی زرنگ و فعال جلوه کنید کمال طلب،احساساتی ،صادق و با وفا هستید. به هر حال دوست ندارید به همه ی امیال خود را در مقابل دیگران نشان دهید .


90/2/10::: 3:45 ع
نظر()
  
  

 طالع بینی متولدین فروردین ماه

مشخصات کلی متولدین فروردین ماه:
پرجنب و جوش ، فعّال ، عجول ، رک و بی‌پروا ، زود عکس‌العمل نشان می‌دهد، لایق و کاردان ، عاشق قدرت ، بی‌صبر و طاقت ، قادر است مدّتها تنها باشد ، اهل امر و نهی ، طرّاح ، اهل هیجان ، حادثه‌جو ، پرتوقّع ، ریاست مآب ، با اعتماد به نفس ،  سازنده ، به گذشته فکر نمی‌کند ، جوانتر از سنش ، شایسته ، ماجراجو ، روشنفکر ، دقیق ، اشتباه خود را نمی‌پذیرد ، با مدیریّت عالی ،  متنفّر از مداخله دیگران ، فعّال و جنجالی ، با شهامت ، با مطالعه ، هوشیار و زرنگ ،  صاحب عقیده ، مبتکر ، مقتدر ، اهل بخشش ،اهل تنوّع ، با حس مسئولیّت ، پر انرژی ، اهل کشمکش و ستیز ، سالم و پرقدرت ، خودخواه، گاهی یاغی ، بی ریا ، گاهی خشک و یک دنده ، مخالف دوز و کلک ،  در باطن ضعیف‌تر از ظاهر است ، مددکار ، گاهی غیر واقعی و غیر منطقی ، هوشمند.

مرد متولد فروردین

 

رک و راست، عاشق پیشه، حسود، پرتوقع و ریاست طلب، هرگز به گذشته فکر نمی‌کند، رفتار و قیافه‌اش جوانتر از سنش به‌نظر می‌رسد، از زن خجول، ملالت آور و منفی باف بیزار است.

 

زن متولد فروردین

 

او بیش از هر زن دیگری در دنیا می‌تواند بدون مرد زندگی کند. دارای قابلیتهای زیادی است بطوریکه تقریبا از عهده انجام هر کاری از فروشندگی تا نخست وزیری بر می‌آید. خوش بین است و خواهان داشتن کاری در خارج از منزل می‌باشد. عصبانیتهایش ظاهری و مهربانیش عمیق و واقعی می‌باشد.

 


90/2/9::: 10:4 ع
نظر()
  
  

گفته ها تمام شد و همهمه ها آرام گرفت. جعبه ی شیرینی را به دستم دادند ومن مثل آدم هایی که نقش بازی می کنند، آن را جلوی بزرگترها گرفتم همه تبریک گفتند وآرزوی سفید بختی برایم کردند ، یکی در آن میان خود شیرینی کرد و گفت(به آقا داماد تعارف کن.) پاهایم یاری نمی کرد به سمت کسی بروم که می خواست مرد زندگیم بشود. کریم را دوست نداشتم و حالا که با اکراه جلویش ایستاده بودم،صورتش انگار برایم زشت تر از همیشه شده بود.دستهای زمختش که پیش آورد تا شیرینی بردارد چندشم شد و رو برگرداندم و خواستم پا به فرار بگذارم اما نباید بی گدار به آب می زدم.

خانه خلوت شد و همه رفتند مراسم بله برون تمام شد. پدر راضی بود و مادر قند در دلش آب می شد از اینکه من تا چند وقت دیگر من عروس می شدم و او از دست حرف و حدیث مردم و فامیل نجات پیدا می کرد. اما من آرام بودم و در دلم غوغایی بر پا بود نباید نقشه را به هم میریختم. باید می گذشتم دلشان خوش باشد و باور کنند که سربه راه شدم همه ی این ها را کیوان یادم داده بود . اصرار داشت که نقشه را مو به مو انجام دهم نقشه ای که به اعتقاد او مو لا درزش نمی رفت. من به او اطمینان داشتم ومی دانستم زرنگ است. طی 6 ماهی که از آشناییمان می گذشت به این نتیجه رسیده بودم که به آسانی می تواند به همه چیز برسد. پول، اتومبیل و خیلی چیزهایی که پسرهای به سن و سال او باید سال ها برای بدست آوردنش کار کنند و عرق بریزند اما او راحت به همه ی این ها دست پیدا کرده بود.

پسری خوش پوش، خوش برخورد،امروزی، مرد ایده آل بسیاری و دخترهای هم سن و سال من. از بودن با او به خود می بالیدند. هر وقت که با اتومبیل مدل بالایش دورتر از دبیرستان منتظرم می ماند، چنان ذوق زده می شدم که سر از پای نمی شناختم ودلم می خواست به خاطر شانس بزرگی که به من روی کرده فریاد بزنم. وقتی از پشت شیشه ی اتومبیل کسانی را می دیدم که با حسرت نگاهم می کردند خنده روی لبهایم می نشست وایمان می آوردم که در کنار او خوشبخت خواهم شد. پس نباید اورا از دست می دادم. حتی به بهای تهدیدهای پدرم،ناله و نفرین های مادرم و نگاههای سنگین اطرافیانم. سعی داشتم که به پدرو مادرم بفهمانم که کیوان مرد زندگی و در کنار او راحت و آسوده خواهم بود.

 اما آنها مصر بودند که هر چه زودتر به خواستگاریم بیایند. گفتم که باید شرایطش بهتر بشود و خانواده اش آمادگی این پذیرش را پیدا کنند، اما آنها مدعی بودند که این حرفها بهانه است. تهدیدها و خط و نشان و محدودیت های خانواده ام در من هیچ اثری نداشت. همین شد که همه دست به کار شدند تا شوهرم بدهند و از شر من خلاص شوند. سرو کله ی کریم که پیدا شد همه خوشحال شدند به اجبار با کریم صحبت کردم. حرفهایش رک و صریح بود و اصلا نمی شد آن را با جملات عاشقانه ی کیوان مقایسه کرد. کریم دیپلم داشت و سرکارگر بخش بسته بندی در یک کارخانه ی لبنیات بود. هرآنچه ازمال دنیا داشت درمقابل پول وسرمایه ی کیوان به چشم نمی آمد.و این یعنی پاسخ"نه" دل من به او.

همه چیز را به کیوان گفتم و او وقتی مطمئن شد که می خواهم به خاطر او به خانواده ام پشت کنم، نقشه ای را مطرح کرد، باید با او می گریختم، اما طوری که کسی شک نکند. برای مدتی، رابطه ام را با او به حداقل رساندم و طوری رفتار کردم که همه فکر کردند سر به راه شده ام. اما باید منتظر می ماندم که روز موعود فرا برسد. روز قبل از عقد به بهانه ی روشن کردن شمع در امامزاده نزدیک محله یمان از خانه بیرون زدم و خودم را به کیوان رساندم و به خیال خود سوار بر اسب سفید آرزوها شدم. اما پس از ساعتها رانندگی وقتی پا به خانه ای متروکه گذاشتیم، دلم ریخت و وقتی یکی یکی سرو کله ی مردهایی که نمی دانستم آنجا چکار می کردند، پیدا شد، فهمیدم رو دست خوردم و دیگر راهی برای بازگشت ندارم در میان هق هق اشک و عربده های مستانه کسانی که با دست خود به دامشان افتاده بودم، آرزو می کردم ای کاش کنار کریم نشسته بودم و از ته دل "بله" می دادم...


90/2/8::: 9:53 ع
نظر()
  
  
   1   2      >